سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حدیث قند یک خردادی!

نفس من...امام رضا(ع)

السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا المرتضی........

سر و جانم به فدایت یا شمس الشموس...انیس النفوس....امام رئوف...تو کیستی آقا جان؟؟؟

 

+ دیشب بعد از نماز جماعت به همراه یکی از دوستان تصمیم گرفتیم مدتی در پارک مجاور منزلمان بنشینیم و صحبت کنیم...

درست مقابلمان بنر بزرگی بود که زمان و مکان جشن تولد آقای مهربانم امام رضای عزیزم را مشخص می کرد و در قسمت بالای بنر تصویر بزرگی از گنبد طلایی و زیبای حرم مطهر بود.....

دوست عزیز یک ریز صحبت می کرد و من تا حدود زیادی حواسم به تصویر بنر بود.....تا اینکه جوانی که ظاهرا از درصدی معلولیت رنج می برد از کنار بنر در حال عبور بود...گویا گنبد طلایی توجه او را هم جلب کرد.....از سر عشق و ارادت دستی به تصویر کشید....گویا که حرم مطهر رضوی را زیارت می کند....دیگر صدای رفیق را نمی شنیدم....دلم لرزید....تو کیستی آقا جانم؟ کیستی؟؟؟

 



[ چهارشنبه 90/7/13 ] [ 11:46 صبح ] [ "مهربان" ]

نظر

کم است

الحمد لله رب العرش العظیم...

هنوز به پارسی بلاگ خو نگرفته ام! چقدر محیط اینجا بیگانه است برای من......

مانعی نیست....

بروم سر اصل مطلب....

گاهی باید باری سنگین را به تنهایی به دوش بکشی....یک فضای خالی....یک احساس نهفته یا شاید یک لبخند مخصوص بر شانه هایت مانند یک بار است..."بار"

به خانواده عشق می ورزی....به قدر کافی مسئولیت پذیر هستی...بزرگ شده ای و احساس داری...ظاهرا همه چیز بر وفق مراد است...خوب می خوری خوب می پوشی....دانشگاه می روی ...گویا کمبودی نداری...ولی امان...! چه بگویم؟ چطور بگویم؟ این وسط چیزی کم است...خسته ای و خسته....

 

این وسط چیزی کم است........



[ شنبه 90/7/9 ] [ 9:49 عصر ] [ "مهربان" ]

نظر

::

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه