سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حدیث قند یک خردادی!

گله...

گله دارم حسن آقا....حسابی دلم پره...مگه نمی گن شهدا هوای نزدیکاشونو دارن...مگه نمیگن شهید زنده ست..ما رو می بینه...حرفامونو می شنوه. پس کجایی حسن آقا؟ اینه رسمش؟ داشتیم؟ ما که توفیق نداشتیم شما رو از نزدیک ببینیم. چرا یه بار...فقط یه بار به خوابم نمیای؟ چرا نمیگی حرفامو میشنوی یا نه؟ همه میگن من شبیه شمام! یعنی حاضر نمیشی بیای مهربانتو که شبیهته ببینی؟؟؟ بیا حسن آقا خواهش می کنم:( البته حق داری...الان اینقدر جات خوبه که دیگه یادی از ما گناهکارای رو سیاه نمی کنی...الان کنار اون بزرگوارایی هستی که در کربلا حماسه آفریدن....الان "عند ربهم یرزقونی..." لطفا به خوابم بیا...بیا و بگو که از من راضی هستی...خسته شدم بسکه با عکست حرف زدم...غمگین میشم وقتی این چشمای مظلوم و زیبا رو فقط توی عکس می بینم...به رفقای خوشبخت و عاقبت به خیرت سلام ما رو برسون...میدونی که شرمنده ایم...به شما افتخار می کنم حسن آقا ولی حیفم میاد که هیچ وقت ندیدمت...دلم می خواد بدونم آهنگ صدات چه جوری بوده...خندیدنات چه جوری بوده...اصلا یه بار بیا به خوابم فقط بخند! قبوله؟ کاش می دونستی چه طور دلمو خوش کردم به یکی دو نامه ای که از جبهه فرستادی...دلمو خوش کردم به دفترچه ی جلد آبی تو...به دوربین عکاسیت که به همه با افتخار میگم این دوربین حسن آقای ماست! دعامون کن...هممونو دعا کن...

.

.

. با شمام حسن آقا....دایی عزیز و شهید من



[ پنج شنبه 91/5/26 ] [ 6:22 صبح ] [ "مهربان" ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه