its a bit hard
خداوند عجب پیوند عمیقی بین زن و شوهر قرار داده....
از دیشب تا حالا که از همسر دورم حس می کنم نفسم به زور بالا میاد...سرماخوردگیم بیشتر شده...حس می کنم زشت شدم..آشفته شدم.
هوای حوصله هم که به شدت ابریه...حتی این فسقلی هم بهونه ی باباشو می گیره انگار!
همسری مهربونم، دعا کن این روزای یه ذره سخت زودتر بگذره...دوباره من بشم خانمی سر حال تو و با هم دیگه آتیش بسوزونیم! بریم پل نوردی! بریم خیابونا و بازارا رو با هم دیگه متر کنیم!
[ یکشنبه 92/11/27 ] [ 5:20 عصر ] [ "مهربان" ]